loading...
مجله تفریحی و سرگرمی MGPC
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 407 دوشنبه 03 تیر 1392 نظرات (0)

اس ام اس غمگین

اس ام اس عاشقانه تنهایی تیر ۹۲

اس ام اس غمگین و گریه آور تیر 92

جدیدترین اس ام اس های غمگین عاشقانه و پیامک های زیبای تنهایی و دلتنگی سری 3 تیر ماه ۹۲ را در این مطلب بخوانید و لذت ببرید….

 برای مشاهده اس ام اس غمگین به ادامه مطلب بروید…

یه روز تو تنها آرزوی زندگیش میشی !
این بدترین انتقامه . . .
::
::
خیلی حرف هست . . .
که تو هرروز در گلویت بغض کشنده ای احساس کنی . . .
برای کسی که بدانی…حتی یک بار در عمرش به خاطر تو بغض هم نکرده است !
::
::
همه مرا با خنده ی بلند میشناسند !
بیچاره بالشم !
با گریه های بیصدا . . .
::
::
پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “ یادها ” نمیلرزد . . .
::
::
چه رابطه ای است بین گلوی تو و چشمان من ؟
تو بغض میکنی ، چشمان من خیس می شوند . . .
::
::
تا دلت بخواهد بغض دارم !
تا حدی که به بغض هایم خمس تعلق میگیرد . . .
::
::
هر آهنگی که گوش میدهم
به هر زبانی که باشد
بغضم را میشکند
نمی دانم
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است . . .
::
::
ترکـت کــرده ؟
شب ها به یادش گریه میکنی ؟!
ناراحت نباش . . .
::
::

لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی آیی . . .
شاید اَشکی نشست گوشهء چشم هایی که به این ” دَر ” خُشک شده اند !
::
::
امشب غم ها برایم مهمانی گرفته اند و من میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را . . .
::

::
قایق کاغذی رو آب داره میره / من نگاش میکنم و گریم میگیره
قایق کاغذی میره و میدونم که / برای گریه کردن دیگه دیره
::
::
یه جوری ریشه هام خشکید که انگار کار پاییزه
خزونه رفتنت انگار داره برگاشو میریزه
یه جوری گریه میکردم که بارون بینشون گم بود
کاش این رویا از آغازش فقط خوابو توهم بود
::
::
هواشناسی انگار نمیداند !
یک گوشه ی شهر ، هر شب بـارانیست !

::
::

اوّلین بار نیست که گریه میکنم
امّا اوّلین بار است که گریه آرامم نمیکند . . .
::
::
بغض آخرین دیدارمان را پلک نمی زنم ، می ترسم دنیا را سیل ببرد !
::
::
خنده های زورکی ام را باور نکنید !
من بدون گریه میمیرم . . .
::
::
همانند کودکی هق هق میکنم که مادرش او را تهدید کرده که اگر بار دیگر اشک بریزد او را میکشد !
::
::
سر میز شام به یادت می افتم . . .
بغض میکنم . . .
اشک در چشمانم حلقه میزند . . .
همه با تعجب نگاهم میکنند !
و من لبخند میزنم و میگویم : چقدر داغ بود !
::

::
شیشه های خانه ها را دستور دادند دوجداره باشد ، دیگر وقتی باران می بارد صدایش شنیده نمی شود . . .
یاد اشکهای بی صدای خودم افتادم !
::
::
تو که نباشی با چتر هم که قدم میزنم ، گونه هایم خیس میشود . . .
::
::
لبخند های مصنوعی را برای عکاس زدیم ، اشکهای طبیعی را برای خودمان . . . !

منبع:پاتوق

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون در مورد سایت چیه؟